استخوان ماهی، (نمودار ایشیکاوا): چارچوبی برای تحلیل نظام‌مند علل ریشه‌ای در پژوهش‌های علمی

نمودار استخوان ماهی، رویکردی برای حل مسئله است که از یک نمودار ماهی‌شکل به‌منظور مدل‌سازی علل ریشه‌ای احتمالی مشکلات و کمک به شناسایی و ارزیابی راه‌حل‌های ممکن بهره می‌برد
آنچه در این پست میخوانید

     

    نویسنده:مینا مهدویان، پژوهشگر و مدرس دوره های پژوهشگری

     

    نمودار استخوان ماهی، رویکردی برای حل مسئله است که از یک نمودار ماهی‌شکل به‌منظور مدل‌سازی علل ریشه‌ای احتمالی مشکلات و کمک به شناسایی و ارزیابی راه‌حل‌های ممکن بهره می‌برد

    نمودار استخوان ماهی، رویکردی برای حل مسئله است که از یک نمودار ماهی‌شکل به‌منظور مدل‌سازی علل ریشه‌ای احتمالی مشکلات و کمک به شناسایی و ارزیابی راه‌حل‌های ممکن بهره می‌برد

     

    این مقاله به بررسی جامع نمودار استخوان ماهی، (نمودار ایشیکاوا یا علت و معلول) به عنوان یک ابزار تحلیلی قدرتمند در فرآیند پژوهش‌های علمی می‌پردازد. ضمن تشریح مبانی نظری، ساختار و اجزای کلیدی این نمودار، مراحل گام به گام ایجاد آن و دسته‌بندی‌های رایج عوامل معرفی می‌شوند.

    کاربردهای متنوع نمودار استخوان ماهی در مراحل مختلف پژوهش، از تعریف مسئله و تدوین فرضیات تا تحلیل داده‌ها و ارائه راهکار، مورد بحث قرار گرفته و مزایا و محدودیت‌های استفاده از این روش در زمینه تحقیقات علمی تبیین می‌گردد.

    در دنیای پیچیده پژوهش‌های علمی، شناسایی دقیق و جامع علل و عوامل موثر بر یک پدیده یا مسئله، از اهمیت بنیادینی برخوردار است. پژوهشگران همواره به دنبال ابزارها و متدولوژی‌هایی هستند که بتوانند به صورت نظام‌مند به این مهم دست یابند.

    نمودار استخوان ماهی (Fishbone Diagram)، که با نام‌های نمودار ایشیکاوا (Ishikawa Diagram) و نمودار علت و معلول (Cause-and-Effect Diagram) نیز شناخته می‌شود، یکی از این ابزارهای بصری و تحلیلی کارآمد است که به ویژه در حوزه مدیریت کیفیت ابداع شد، اما کاربردهای آن به سرعت به سایر حوزه‌ها از جمله پژوهش‌های علمی گسترش یافته است. این نمودار به پژوهشگر کمک می‌کند تا به جای تمرکز بر علائم سطحی، به عمق مسئله نفوذ کرده و علل ریشه‌ای آن را شناسایی و دسته‌بندی نماید. مقاله حاضر به معرفی کامل این ابزار و چگونگی به‌کارگیری آن در فرآیندهای پژوهشی می‌پردازد.

     

     نمودار استخوان ماهی چیست؟

    • تعریف: نمودار استخوان ماهی یک ابزار گرافیکی است که برای شناسایی، طبقه‌بندی و نمایش تصویری علل بالقوه یک مسئله یا معلول خاص به کار می‌رود. ساختار آن شبیه به اسکلت ماهی است که “سر ماهی” نشان‌دهنده معلول (مسئله یا پدیده مورد بررسی) و “استخوان‌های اصلی و فرعی” نشان‌دهنده دسته‌های اصلی علل و علل جزئی‌تر هستند.
    • تاریخچه: این نمودار در دهه ۱۹۶۰ توسط پروفسور کائورو ایشیکاوا (Kaoru Ishikawa)، یکی از پیشگامان مدیریت کیفیت در ژاپن، به منظور بهبود فرآیندها و کنترل کیفیت در صنایع معرفی شد. هدف اصلی ایشیکاوا، ایجاد ابزاری ساده اما قدرتمند برای گروه‌های کاری بود تا بتوانند به صورت مشارکتی به تحلیل مسائل بپردازند.
    • هدف اصلی در پژوهش: کمک به پژوهشگران برای تفکر جامع و ساختاریافته در مورد تمامی عوامل احتمالی که می‌توانند بر یک متغیر وابسته یا یک پدیده خاص تأثیر بگذارند، و در نتیجه، جلوگیری از نادیده گرفتن علل مهم و پنهان.

     چرا از نمودار استخوان ماهی در پژوهش استفاده کنیم؟

    • تفکر نظام‌مند و جامع: به پژوهشگر کمک می‌کند تا از زوایای مختلف به مسئله نگاه کند و طیف وسیعی از علل بالقوه را در نظر بگیرد.
    • وضوح بصری: پیچیدگی روابط علت و معلولی را به شکلی ساده و قابل فهم نمایش می‌دهد.
    • تسهیل طوفان فکری (Brainstorming): به ویژه در کارهای گروهی پژوهشی، فرآیند همفکری برای شناسایی علل را تسهیل و سازماندهی می‌کند.
    • تمرکز بر علل ریشه‌ای: با تشویق به پرسیدن مکرر “چرا؟” (تکنیک 5 Whys)، به کشف لایه‌های عمیق‌تر علل کمک می‌کند.
    • کمک به تدوین چارچوب نظری/مفهومی: می‌تواند در شناسایی متغیرهای مستقل کلیدی و روابط بین آن‌ها برای ساخت مدل مفهومی پژوهش مفید باشد.
    • شناسایی شکاف‌های پژوهشی: با نمایش جامع علل شناخته‌شده، می‌تواند به پژوهشگر در تشخیص حوزه‌هایی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته‌اند، یاری رساند.
    • مستندسازی فرآیند تحلیل: به عنوان یک رکورد بصری از فرآیند تحلیل علل عمل می‌کند.

     

           اجزای کلیدی و ساختار نمودار استخوان ماهی

    • سر ماهی (Head): در سمت راست نمودار قرار می‌گیرد و بیانگر “معلول” (Problem Statement یا Effect) است. این باید یک عبارت واضح و دقیق از مسئله یا پدیده‌ای باشد که پژوهشگر قصد تحلیل علل آن را دارد.
    • ستون فقرات (Backbone): خط افقی اصلی است که از سر ماهی به سمت چپ امتداد می‌یابد.
    • استخوان‌های اصلی (Main Bones / Ribs): خطوط موربی هستند که به ستون فقرات متصل می‌شوند و نشان‌دهنده “دسته‌بندی‌های اصلی علل” (Main Cause Categories) هستند. انتخاب این دسته‌بندی‌ها بستگی به ماهیت مسئله پژوهشی دارد.
    • استخوان‌های فرعی (Sub-Bones): خطوط کوچکتری هستند که به استخوان‌های اصلی متصل می‌شوند و نشان‌دهنده “علل جزئی‌تر” یا عوامل خاص در هر دسته هستند. این استخوان‌ها می‌توانند خود نیز دارای شاخه‌های فرعی‌تر باشند (علل زیرمجموعه‌ای).

     

     مراحل گام به گام ایجاد نمودار استخوان ماهی در پژوهش

    تعریف دقیق و شفاف معلول (مسئله پژوهشی):

      • مسئله باید به صورت یک عبارت واضح و بدون ابهام در “سر ماهی” نوشته شود. (مثال: “کاهش انگیزه تحصیلی در دانشجویان سال اول رشته X”)

    ترسیم ستون فقرات و سر ماهی:

      • یک خط افقی به عنوان ستون فقرات و یک جعبه (یا دایره) در انتهای سمت راست آن برای نوشتن معلول ترسیم کنید.

    شناسایی و تعیین دسته‌بندی‌های اصلی علل (استخوان‌های اصلی):

      • بر اساس ماهیت مسئله پژوهشی و با استفاده از طوفان فکری، دانش پیشین، مرور ادبیات یا مدل‌های استاندارد (مانند 6M، 8P، 4S که در ادامه توضیح داده می‌شوند)، دسته‌های اصلی علل را مشخص کنید.
      • این دسته‌ها را روی خطوط موربی که به ستون فقرات متصل می‌شوند، بنویسید.

    طوفان فکری برای شناسایی علل بالقوه در هر دسته (استخوان‌های فرعی):

      • برای هر دسته اصلی، از خود یا گروه پژوهشی بپرسید: “چه عواملی در این دسته می‌توانند باعث بروز این مسئله (معلول) شوند؟”
      • علل شناسایی شده را روی استخوان‌های فرعی متصل به استخوان اصلی مربوطه بنویسید.

    تجزیه و تحلیل عمیق‌تر علل (تکنیک 5 Whys):

      • برای هر علت شناسایی شده در مرحله قبل، به طور مکرر بپرسید “چرا؟” (معمولاً تا پنج بار یا تا زمانی که به علت ریشه‌ای برسید).
      • پاسخ به هر “چرا؟” را به عنوان یک شاخه فرعی‌تر به علت قبلی اضافه کنید. این کار به کشف علل بنیادین کمک می‌کند.

    بازبینی و تحلیل نمودار تکمیل‌شده:

      • پس از تکمیل، نمودار را بررسی کنید. آیا علل مهمی از قلم افتاده‌اند؟ آیا دسته‌بندی‌ها مناسب هستند؟
      • به دنبال الگوها، علل پرتکرار یا عواملی باشید که بیشترین تأثیر را دارند. این‌ها می‌توانند کانون توجه برای مراحل بعدی پژوهش (مثلاً تدوین فرضیه، طراحی مداخله) باشند.

     دسته‌بندی‌های رایج برای علل اصلی (استخوان‌های اصلی)

    انتخاب دسته‌بندی‌ها بسیار وابسته به حوزه پژوهش است، اما برخی مدل‌های استاندارد وجود دارند که می‌توانند به عنوان نقطه شروع استفاده شوند:

    • مدل 6M (رایج در تولید و صنعت، قابل انطباق با سایر حوزه‌ها):
      • Manpower (نیروی انسانی/افراد): مهارت‌ها، دانش، تجربه، انگیزه، آموزش، ویژگی‌های فردی.
      • Method (روش‌ها/فرآیندها): رویه‌ها، دستورالعمل‌ها، متدولوژی پژوهش، فرآیندهای آموزشی، برنامه‌ریزی.
      • Machine (تجهیزات/ابزارها): ابزارهای آزمایشگاهی، نرم‌افزارها، سخت‌افزارها، فناوری، زیرساخت‌ها.
      • Material (مواد/اطلاعات): داده‌ها، منابع اطلاعاتی، مواد اولیه، متون درسی، منابع کتابخانه‌ای.
      • Measurement (اندازه‌گیری/ارزیابی): ابزارهای سنجش، معیارها، شاخص‌ها، روش‌های ارزیابی، دقت داده‌ها.
      • Mother Nature / Environment (محیط): شرایط فیزیکی، فرهنگ سازمانی، محیط آموزشی، عوامل اجتماعی، شرایط اقتصادی، قوانین و مقررات.

     دسته‌بندی‌های خاص پژوهش: پژوهشگر می‌تواند بر اساس ادبیات موضوع و ماهیت مسئله، دسته‌بندی‌های کاملاً جدید و مختص پژوهش خود ایجاد کند (مثلاً: عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل آموزشی، عوامل اجتماعی-فرهنگی).

     

     کاربردهای نمودار استخوان ماهی در مراحل مختلف پژوهش علمی

    • تعریف و شفاف‌سازی مسئله پژوهش: کمک به درک ابعاد مختلف یک مسئله پیچیده.
    • مرور ادبیات و شناسایی شکاف‌های پژوهشی: سازماندهی عوامل شناخته‌شده در ادبیات و برجسته کردن حوزه‌هایی که نیاز به تحقیق بیشتر دارند.
    • تدوین فرضیات پژوهش: شناسایی متغیرهای مستقل بالقوه که می‌توانند در فرضیات مورد آزمون قرار گیرند.
    • طراحی متدولوژی پژوهش: کمک به شناسایی متغیرهایی که باید کنترل یا اندازه‌گیری شوند.
    • تحلیل داده‌های کیفی: به عنوان چارچوبی برای دسته‌بندی و تحلیل مضامین و کدهای استخراج‌شده از مصاحبه‌ها یا متون.
    • برنامه‌ریزی برای مداخلات یا ارائه راهکارهای مبتنی بر شواهد: با شناسایی علل ریشه‌ای، می‌توان مداخلات هدفمندتری طراحی کرد.
    • ارائه نتایج پژوهش: به عنوان یک ابزار بصری برای نمایش روابط پیچیده علت و معلولی به مخاطبان.

     

    مزایا و محدودیت‌های نمودار استخوان ماهی در بستر پژوهش

    • مزایا:

     

      • سادگی و فهم آسان.
      • انعطاف‌پذیری بالا و قابلیت انطباق با حوزه‌های مختلف پژوهشی.
      • تشویق به تفکر جامع و جلوگیری از ساده‌انگاری مسائل.
      • ابزار ارتباطی قوی، به ویژه در تیم‌های پژوهشی.
      • ابزاری عالی برای طوفان فکری (brainstorming) و نقشه‌برداری ذهنی (mind-mapping)، چه به صورت فردی و چه در یک پروژه گروهی.
      • کمک به شناسایی روابط علی (causal relationships) و شفاف‌سازی روابط بین متغیرها (variables) کمک کند.

     

    • محدودیت‌ها:

     

      • ذهنیت‌گرایی (Subjectivity): انتخاب دسته‌بندی‌ها و شناسایی علل می‌تواند تحت تأثیر دانش، تجربه و سوگیری‌های افراد درگیر باشد.
      • پیچیدگی در مسائل بسیار بزرگ: برای مسائل با تعداد بسیار زیادی از علل متقابل، نمودار ممکن است شلوغ و غیرقابل مدیریت شود.
      • عدم اولویت‌بندی علل: نمودار استخوان ماهی به خودی خود وزن یا اهمیت نسبی علل مختلف را نشان نمی‌دهد. برای این منظور ممکن است نیاز به استفاده از ابزارهای دیگر (مانند تحلیل پارتو یا ماتریس اولویت‌بندی) باشد.
      • اگر فرضیات (assumptions) نادرستی در مورد علل ریشه‌ای مطرح شود یا متغیرهای اشتباهی در اولویت قرار گیرند، می‌تواند منجر به نتایج (conclusions) نادرست یا ناسازگار شود.
      • بهترین کاربرد آن‌ها در مرحله پژوهش اکتشافی (exploratory research phase) است، زیرا نمی‌توانند پاسخ‌های قطعی (یا حقیقی) ارائه دهند، بلکه تنها پیشنهاداتی مطرح می‌کنند.
      • زمان‌بر بودن: ایجاد یک نمودار جامع و دقیق می‌تواند نیازمند زمان و تلاش قابل توجهی باشد، به ویژه اگر به صورت گروهی انجام شود.
      • تمرکز بر شناسایی، نه لزوماً حل: این نمودار در شناسایی علل قدرتمند است اما به تنهایی راه‌حل ارائه نمی‌دهد.

    نکاتی برای استفاده موثرتر از نمودار استخوان ماهی در پژوهش

    • دقت در تعریف معلول: هرچه مسئله پژوهشی (معلول) واضح‌تر و مشخص‌تر تعریف شود، تحلیل علل دقیق‌تر خواهد بود.
    • مشارکت تیمی (در صورت امکان): بهره‌گیری از دیدگاه‌های متنوع اعضای تیم پژوهشی یا متخصصان حوزه می‌تواند به غنای نمودار بیفزاید.
    • استفاده از داده‌ها و شواهد: هر جا ممکن است، شناسایی علل را بر اساس داده‌های موجود، مرور ادبیات و شواهد علمی مستند کنید، نه صرفاً حدس و گمان.
    • بازبینی و تکرار: نمودار استخوان ماهی یک سند زنده است. با پیشرفت پژوهش و کسب اطلاعات جدید، می‌توان آن را بازبینی و تکمیل کرد.
    • ترکیب با سایر ابزارها: از نمودار استخوان ماهی در کنار سایر ابزارهای تحلیلی و پژوهشی (مانند تحلیل SWOT، تحلیل پارتو، روش دلفی) برای دستیابی به نتایج جامع‌تر استفاده کنید.

     

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!
    هنر بازیافتی (Recycled Art) دیگر یک ژانر فرعی در هنر نیست.

    هنر بازیافتی: تبدیل زباله به گنج، خلق زیبایی با رویکردی پایدار و مسئولانه

    آنچه در این پست میخوانید  فلسفه عمیق هنر بازیافتی: نگاهی نو به جهان پیرامون تکنیک‌ها و مواد مورد استفاده: تنوع و…

    بیشتر بخوانید
    سیاست قیمت‌گذاری یک فرآیند ایستا نیست.

    راهنمای کامل سیاست قیمت‌گذاری آثار سرامیکی: از هزینه‌ها تا استراتژی‌های فروش

    آنچه در این پست میخوانید بخش اول: استراتژی‌های سیاست قیمت‌گذاری  در بازارهای مختلفبخش دوم: نحوه ارائه و بازاریابی برای افزایش…

    بیشتر بخوانید
     NFT هنری یک "شانس بزرگ" نیست، بلکه یک "فرصت" برای هنرمندان است.

    راهنمای جامعNFT هنری برای هنرمندان ایرانی: از خلق تا فروش

    آنچه در این پست میخوانید NFT هنری چیست و چرا برای هنرمندان اهمیت دارد؟مزایای NFT هنری برای هنرمندان ایرانیمعایب و…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *