پرهیز از کلیشههای جنسیتی، نژادی، و فرهنگی مضر:اخلاق در تصویرسازی کتاب کودک

نویسنده:مریم مهدویان، مدرس دوره های هنرهای تجسمی

پرهیز از کلیشههای جنسیتی، نژادی، و فرهنگی و اخلاق در تصویرسازی کتاب کودک، ستون فقرات یک صنعت پایدار و تاثیرگذار است.
تصویرسازی کتاب کودک فراتر از خلق تصاویر زیباست؛ این یک مسئولیت بزرگ در قبال شکلگیری ذهن و شخصیت کودکان است. هر خط، رنگ و شخصیتی که یک تصویرگر خلق میکند، میتواند تاثیر عمیقی بر درک کودک از جهان اطرافش، خودش و دیگران بگذارد. در جهانی که کودکان از همان بدو تولد با سیل عظیمی از اطلاعات بصری مواجه هستند، نقش تصویرگران در ارائه محتوایی اخلاقی، مثبت و سازنده بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. این مقاله به بررسی عمیق مسئولیتهای اخلاقی یک تصویرگر در قبال مخاطب خردسال میپردازد و ابعاد مختلف آن را مورد کاوش قرار میدهد.
چرا پرهیز از کلیشههای جنسیتی، نژادی، و فرهنگی و اخلاق در تصویرسازی کتاب کودک اینقدر مهم است؟
کودکان در سنین پایین، به ویژه در دوران پیشدبستان و اوایل دبستان، قابلیت تفکیک واقعیت از خیال را به طور کامل ندارند. آنها جهان را عمدتاً از طریق تصاویر و داستانهایی که میبینند و میشنوند، درک میکنند. تصاویر، زبان جهانی کودکان هستند. یک تصویر میتواند بدون نیاز به کلمات، مفاهیم پیچیدهای را منتقل کند، احساسات را برانگیزد و حتی باورهایی را در ذهن ناخودآگاه کودک شکل دهد.
از این رو، تصویرگران کتاب کودک نه تنها هنرمندان، بلکه مربیان و مسئولان فرهنگی نیز هستند. آنها نقش مهمی در:
- شکلدهی به هویت فردی و اجتماعی کودکان: تصاویر میتوانند به کودکان کمک کنند تا خودشان را در داستانها ببینند و احساس تعلق کنند. وقتی کودک شخصیتی شبیه به خود را در کتاب میبیند، احساس میکند که دیده شده و ارزشمند است. این بازتاب میتواند به تقویت عزت نفس و درک او از جایگاهش در جهان کمک کند.
- توسعه همدلی و درک متقابل: نمایش تنوع و تفاوتها در تصاویر، به کودکان میآموزد که به دیگران با پیشینههای مختلف احترام بگذارند و دیدگاههای متفاوتی را درک کنند. این امر به ویژه در دنیای به هم پیوسته امروز، حیاتی است.
- تقویت مهارتهای تفکر انتقادی: تصاویر میتوانند سوالاتی را در ذهن کودک ایجاد کنند و او را به فکر کردن درباره مفاهیم ترغیب کنند، نه اینکه صرفاً اطلاعات را به صورت منفعل دریافت کند. یک تصویر با جزئیات دقیق یا یک موقعیت چالشبرانگیز میتواند کودک را به کنجکاوی وادار کند.
- آموزش ارزشهای اخلاقی: از طریق داستانها و تصاویر، میتوان مفاهیم اخلاقی مانند مهربانی، صداقت، شجاعت و همکاری را به کودکان آموخت. کودکان به طور طبیعی از طریق مشاهده و تقلید یاد میگیرند و تصاویر میتوانند الگوهای مثبتی ارائه دهند.
- ایجاد بستری امن برای کاوش جهان: کتابها میتوانند فضایی امن برای کودکان فراهم کنند تا با مفاهیم جدید، گاهی اوقات دشوار، آشنا شوند و احساسات خود را در مورد آنها پردازش کنند. این رویکرد به ویژه برای آمادگی کودکان جهت مواجهه با چالشهای زندگی اهمیت دارد.
نادیده گرفتن اصول اخلاقی در تصویرسازی میتواند منجر به تقویت کلیشههای مضر، ایجاد سوءتفاهمها و حتی آسیبهای روانی به کودکان شود. بنابراین، تصویرگر باید با آگاهی کامل از تاثیرات کار خود، به خلق اثر بپردازد.
پرهیز از کلیشههای جنسیتی، نژادی، و فرهنگی مضر
یکی از مهمترین مسئولیتهای اخلاقی یک تصویرگر، پرهیز قاطعانه از بازتولید یا تقویت کلیشههای مضر است. کلیشهها، باورهای سادهانگارانه و غالباً نادرستی هستند که در مورد گروههای خاصی از افراد رواج دارند و میتوانند به تبعیض، قضاوتهای نادرست و محدود کردن پتانسیل افراد منجر شوند.
1. کلیشههای جنسیتی:
تصاویر میتوانند نقشهای جنسیتی سنتی و محدودکننده را تقویت کنند یا برعکس، به کودکان نشان دهند که هیچ محدودیتی بر اساس جنسیت برای آنها وجود ندارد.
- اجتناب از محدود کردن نقشها: به جای نشان دادن دختران تنها در نقشهای خانهداری و پسران تنها در نقشهای خشن یا قهرمانانه، تصویرگران باید تنوعی از مشاغل، سرگرمیها و علایق را برای هر دو جنسیت به تصویر بکشند. یک دختر میتواند فضانورد باشد، دانشمند، مهندس، یا فوتبالیست؛ و یک پسر میتواند پرستار، آشپز، معلم مهدکودک، یا هنرمند باشد. این رویکرد به کودکان میآموزد که تواناییها و رویاهایشان فراتر از قالبهای از پیش تعیین شده است.
- نمایش طیف وسیعی از احساسات: کودکان، فارغ از جنسیت، حق دارند تمام احساسات انسانی را تجربه کنند. نشان دادن پسرانی که گریه میکنند، میترسند یا احساس ضعف میکنند، و دخترانی که قوی، شجاع، ماجراجو و رهبر هستند، به آنها کمک میکند تا درک سالمتری از احساسات خود و دیگران داشته باشند و از ابراز احساسات خود نترسند.
- لباس و ظاهر: پرهیز از پوششهای جنسیتی بیش از حد کلیشهای و تشویق به تنوع در لباس و ظاهر شخصیتها، نشاندهنده احترام به فردیت است. نیازی نیست همه دختران لباس صورتی بپوشند یا موهای بلند داشته باشند و همه پسران آبیپوش باشند. به تصویر کشیدن کودکان با موهای کوتاه و بلند، رنگهای مختلف لباس، و سبکهای متنوع، به آنها نشان میدهد که میتوانند خودشان باشند.
- تعادل در حضور شخصیتها: اطمینان از حضور برابر و فعال شخصیتهای دختر و پسر در داستانها و تصاویر، بدون اینکه یکی بر دیگری غالب باشد، از اهمیت بالایی برخوردار است. این تعادل نه تنها در تعداد، بلکه در اهمیت و نقش آنها در پیشبرد داستان نیز باید رعایت شود.
2. کلیشههای نژادی و فرهنگی:
جهان ما سرشار از تنوع نژادی و فرهنگی است. کتابهای کودکان باید این تنوع را به تصویر بکشند تا کودکان از همان سنین پایین با مفهوم احترام به تفاوتها آشنا شوند.
- بازنمایی متنوع: کتابها باید شخصیتهایی از نژادها و فرهنگهای مختلف را شامل شوند، نه اینکه تنها بر یک گروه خاص تمرکز کنند. این بازنمایی باید فراتر از رنگ پوست باشد و شامل لباسها، سنتها، غذاها، خانهها، و سبک زندگیهای مختلف باشد. این کار به کودکان کمک میکند تا دنیایی غنیتر و متنوعتر را درک کنند.
- پرهیز از کاریکاتورسازی و کلیشهپردازی: تصویرگران باید از اغراقهای نژادی یا فرهنگی که میتواند منجر به تمسخر، تحقیر یا نژادپرستی شود، به شدت پرهیز کنند. شخصیتها باید با احترام، واقعگرایانه و با جزئیات انسانی به تصویر کشیده شوند. برای مثال، نباید فرهنگهای شرقی را با نمادهای صرفاً قدیمی یا کلیشهای به تصویر کشید، یا افراد آفریقایی را تنها در قالب فقر یا طبیعت وحشی نشان داد.
- نشان دادن هویتهای ترکیبی: در دنیای امروز، بسیاری از افراد دارای هویتهای نژادی و فرهنگی ترکیبی هستند. نمایش این هویتها به کودکان کمک میکند تا درک جامعتری از جهان داشته باشند و با واقعیتهای جامعه جهانی آشنا شوند.
- فرهنگهای خاص، نه کلیشههای عام: اگر قرار است فرهنگی خاص به تصویر کشیده شود، باید این کار با تحقیق دقیق، همکاری با افراد بومی آن فرهنگ و احترام عمیق انجام گیرد. پرهیز از استفاده از نمادها یا لباسهایی که تنها یک وجه سطحی از یک فرهنگ را نشان میدهند و در واقعیت کاربرد ندارند، ضروری است. باید به جزئیات توجه کرد و از بازنماییهای نادرست اجتناب نمود.
- به تصویر کشیدن کودکان با نیازهای خاص و توانمندیهای متفاوت: نمایش کودکان با معلولیتهای جسمی، ذهنی یا اختلالات یادگیری (مانند اوتیسم یا سندروم داون)، در نقشهای فعال و مثبت، به همه کودکان میآموزد که تفاوتها نباید مانع از مشارکت و موفقیت شوند. این کار به پذیرش و همدلی بیشتر در جامعه کمک میکند و این پیام را منتقل میکند که همه افراد ارزشمند هستند، فارغ از تواناییهایشان. این شامل نمایش استفاده از وسایل کمکی مانند ویلچر، عینک، سمعک یا پروتز به صورت طبیعی و بدون نگاه ترحمآمیز نیز میشود.
نمایش مناسب مفاهیم پیچیده یا حساس (مثل مرگ، طلاق، بیماری)
زندگی سرشار از مفاهیم پیچیده و گاهی اوقات دشوار است. کودکان نیز با این مفاهیم روبرو میشوند و کتابها میتوانند ابزاری ارزشمند برای کمک به آنها در درک و پردازش این تجربیات باشند. مسئولیت تصویرگر این است که این مفاهیم را به شیوهای مناسب سن، صادقانه و همدلانه به تصویر بکشد. هدف، ترساندن کودک نیست، بلکه ایجاد فضایی امن برای گفتگو و درک است.
- مرگ:
- صداقت ملایم: مرگ را نباید پنهان کرد یا به آن بیتوجه بود، اما نحوه نمایش آن باید متناسب با سن کودک باشد. میتوان از نمادها (مانند پروانه، برگ در حال افتادن در پاییز، یا ستارهای در آسمان که نماد کسی است که از دست رفته) یا تصاویر آرام و ملایم استفاده کرد که حس آرامش یا پذیرش را القا کنند، نه ترس یا وحشت.
- تمرکز بر یاد و خاطره و چرخه زندگی: به جای تمرکز بر جنبههای ترسناک مرگ، میتوان بر جنبههای یاد و خاطره عزیزان از دست رفته، یا مفهوم چرخه زندگی و طبیعت تغییرپذیر آن تاکید کرد. نشان دادن اینکه زندگی ادامه دارد و یاد عزیز از دست رفته در دلها زنده است، میتواند تسلیبخش باشد.
- نمایش غم و اندوه به شکل سالم: نشان دادن شخصیتهایی که غمگین هستند و این احساس را به طور سالم ابراز میکنند (گریه کردن، صحبت کردن، در آغوش گرفتن)، به کودکان میآموزد که احساس غم طبیعی است و اشکالی ندارد. این به آنها اجازه میدهد تا احساسات خود را بشناسند و آنها را سرکوب نکنند.
- طلاق:
- تمرکز بر احساسات کودک: تصاویر باید بر احساسات کودک در مواجهه با طلاق والدین (غم، گیجی، عصبانیت، اضطراب یا حتی پذیرش) تمرکز کنند. میتوان این احساسات را از طریق حالتهای چهره، زبان بدن و محیط اطراف کودک به تصویر کشید.
- پرهیز از سرزنش و خشونت: تصاویر نباید هیچ یک از والدین را مقصر جلوه دهند و به هیچ وجه نباید صحنههای خشونت یا نزاع را به تصویر بکشند. تاکید بر این نکته که طلاق تقصیر کودک نیست و والدین او را دوست دارند، حیاتی است.
- نمایش ساختارهای جدید خانواده و سازگاری: نشان دادن انواع جدید خانوادهها پس از طلاق (مانند خانوادههایی با والدین جدا، یا خانوادههایی با والدین ناتنی که زندگی مشترک جدیدی را آغاز کردهاند) به کودکان کمک میکند تا درک کنند که خانوادهها میتوانند اشکال متفاوتی داشته باشند و این اشکال نیز میتوانند سالم و شاد باشند.
- امید و انعطافپذیری: در نهایت، تصاویر باید حس امید، امنیت و توانایی سازگاری با شرایط جدید را منتقل کنند. نشان دادن اینکه کودک میتواند با هر دو والدین رابطه داشته باشد و زندگی جدیدی را با آرامش تجربه کند.
- بیماری:
- واقعبینی در حد قابل درک: بیماری را میتوان به شیوهای واقعبینانه اما بدون ایجاد ترس بیمورد به تصویر کشید. مثلاً نشان دادن کودک در حال استراحت، مصرف دارو، یا مراجعه به پزشک به شیوهای عادی و بدون اغراق.
- همدلی و حمایت: تمرکز بر حمایت خانواده و دوستان از فرد بیمار، و نشان دادن بهبود و مراقبتهای دلسوزانه، میتواند حس همدلی و امید را تقویت کند.
- پرهیز از ترساندن و تاکید بر درمانپذیری: از تصاویر ترسناک یا بسیار گرافیکی که میتواند به اضطراب کودک منجر شود، باید پرهیز کرد. تاکید بر اینکه بسیاری از بیماریها قابل درمان هستند و پزشکان و پرستاران کمک میکنند، میتواند حس امنیت را القا کند.
- بیماریهای مزمن: اگر بیماری مزمن است، میتوان بر مدیریت آن و ادامه زندگی عادی با وجود بیماری تاکید کرد.
- مفاهیم دیگر (مانند ترس، قلدری، تغییرات بدنی):
- اعتبار بخشیدن به احساسات: تصاویر باید به کودکان نشان دهند که احساساتی مانند ترس، خشم یا ناراحتی طبیعی هستند و ابراز آنها اشکالی ندارد. مهم نحوه مدیریت این احساسات است.
- ارائه راهحلهای سازنده: در مورد قلدری، تصاویر میتوانند راههای مقابله با آن (کمک گرفتن از بزرگترها، دفاع از خود به شیوهای مسالمتآمیز، یا نادیده گرفتن قلدری) را به شیوهای مثبت نشان دهند. باید به کودک حس توانمندی داد.
- مثبتنگری به تغییرات: تغییرات بدنی (مانند بلوغ) باید به شیوهای طبیعی و مثبت به تصویر کشیده شوند تا کودکان با اعتماد به نفس با آنها روبرو شوند و حس شرم یا خجالت نداشته باشند.
- امنیت آنلاین و سوءاستفاده: برای کودکان بزرگتر، میتوان به مفاهیم امنیت آنلاین یا حتی سوءاستفاده (البته با احتیاط و با راهنمایی متخصص) به شیوهای بسیار غیرمستقیم و نمادین پرداخت که منجر به گفتگوی امن بین کودک و والدین شود.
نکات کلیدی برای نمایش مفاهیم حساس:
- استفاده از استعاره و نماد: گاهی اوقات، استفاده از استعارهها و نمادهای بصری میتواند به انتقال مفاهیم دشوار به شیوهای ملایمتر و قابل درکتر برای کودکان کمک کند.
- رنگآمیزی و نورپردازی: استفاده هوشمندانه از رنگها و نور میتواند به ایجاد فضای مناسب برای انتقال احساسات و مفاهیم کمک کند. رنگهای گرم و نور ملایم برای موضوعات تسلیبخش، و رنگهای خنثی یا کمی تاریکتر برای بیان غم، میتوانند موثر باشند.
- زبان بدن و حالت چهره شخصیتها: این عناصر میتوانند بدون نیاز به کلمات، احساسات و وضعیت روانی شخصیتها را به بهترین نحو منعکس کنند. یک نگاه دلسوزانه، یک آغوش گرم، یا یک حالت چهره غمگین اما امیدوارانه، میتواند پیامهای قدرتمندی را منتقل کند.
- همکاری با کارشناسان: در صورت لزوم، مشورت با روانشناسان کودک، متخصصان آموزش، یا مشاوران خانواده در مورد نحوه نمایش مفاهیم حساس میتواند بسیار مفید باشد. این کار تضمین میکند که محتوا از نظر روانشناختی سالم و مناسب سن باشد.
نقش تصویرگر در ترویج ارزشهای مثبت
تصویرگر تنها منعکس کننده جهان نیست؛ او میتواند فعالانه در ساختن جهانی بهتر برای کودکان سهیم باشد. از طریق تصاویر، میتوان ارزشهای مثبت انسانی را به طور غیرمستقیم و موثر به کودکان آموخت و آنها را به سمت رفتارهای سازنده سوق داد.
1. مهربانی و همدلی:
- نمایش اعمال مهربانانه: نشان دادن شخصیتهایی که به یکدیگر کمک میکنند (مثل کمک به دوست برای بستن بند کفش)، با حیوانات مهربان هستند (مثل نجات یک پرنده زخمی)، یا به نیازمندان توجه میکنند (مثل تقسیم غذا)، به کودکان درس مهربانی میدهد.
- حالتهای چهره و زبان بدن: از طریق حالتهای چهره و زبان بدن، تصویرگر میتواند همدلی و دلسوزی را به وضوح به تصویر بکشد. یک نگاه پراز نگرانی، یا یک دست یاریدهنده میتواند هزاران کلمه را منتقل کند.
- دوستی و حمایت: تاکید بر ارزش دوستی و حمایت متقابل بین شخصیتها، چه انسان و چه حیوان، به کودکان اهمیت روابط سالم و پایدار را میآموزد.
2. شجاعت و استقامت:
- مواجهه با چالشها: نشان دادن شخصیتهایی که با ترسها یا موانع روبرو میشوند و با شجاعت و پشتکار از آنها عبور میکنند، به کودکان میآموزد که میتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند. مثلاً یک کودک که برای اولین بار دوچرخهسواری میکند و بارها زمین میخورد اما تسلیم نمیشود.
- عدم ترس از شکست: تصویرگر میتواند شخصیتهایی را نشان دهد که شکست میخورند اما دوباره تلاش میکنند، و به کودکان میآموزد که شکست بخشی از فرآیند یادگیری است و نه پایان راه. این رویکرد به تقویت تابآوری در کودکان کمک میکند.
3. صداقت و راستگویی:
- نتیجه عمل: اگر شخصیتی دروغ بگوید، میتوان پیامدهای منفی آن را به طور غیرمستقیم در تصویر نشان داد و در مقابل، نتیجه مثبت راستگویی و رهایی از بار گناه را به تصویر کشید.
- اعتماد: نمایش ارتباطات بر پایه اعتماد و صداقت بین شخصیتها، اهمیت این ارزش را در روابط انسانی برجسته میکند.
4. احترام به طبیعت و محیط زیست:
- زیبایی و شگفتی طبیعت: نشان دادن زیبایی و شگفتیهای طبیعت (جنگلها، اقیانوسها، حیوانات) کودکان را به حفاظت از آن تشویق میکند و در آنها حس احترام به محیط زیست را پرورش میدهد.
- رفتارهای مسئولانه: به تصویر کشیدن شخصیتهایی که زبالهها را تفکیک میکنند، آب را هدر نمیدهند، درخت میکارند، یا به حیوانات کمک میکنند، الگوهای مثبتی برای رفتار محیط زیستی ارائه میدهد.
5. پذیرش تفاوتها و فراگیری:
- جهان متنوع: ایجاد جهانی در کتاب که پر از تنوع است – در ظاهر، فرهنگ، تواناییها و سبک زندگی – به کودکان میآموزد که تفاوتها را بپذیرند و به آنها احترام بگذارند.
- دوستی با افراد متفاوت: نشان دادن دوستیها و تعاملات مثبت بین شخصیتهایی با ویژگیهای متفاوت (مثلاً دوستی یک کودک با ویلچر با کودکی بدون ویلچر) به کودکان میآموزد که تفاوتها مانعی برای دوستی نیستند و همه میتوانند با هم بازی کنند و یاد بگیرند.
6. اهمیت آموزش و یادگیری:
- کنجکاوی: به تصویر کشیدن شخصیتهایی که کنجکاو هستند، سوال میپرسند و از یادگیری لذت میبرند، به کودکان اهمیت کسب دانش را منتقل میکند. میتوان کودکان را در حال خواندن، آزمایش کردن، یا کشف کردن به تصویر کشید.
- حل مسئله از طریق دانش: نشان دادن اینکه چگونه دانش و اطلاعات میتواند به شخصیتها در حل مشکلات کمک کند، به کودکان انگیزه میدهد تا ارزش یادگیری را درک کنند.
7. خلاقیت و تخیل:
- بازی و کاوش: به تصویر کشیدن کودکان در حال بازیهای خلاقانه و استفاده از تخیل خود، به آنها انگیزه میدهد تا خلاقیت خود را پرورش دهند و از قدرت تخیلشان استفاده کنند.
- ساختن و خلق کردن: نشان دادن فرآیند خلق آثار هنری یا ساخت اشیاء توسط شخصیتها، به کودکان میآموزد که میتوانند با دستان خود چیزهایی بسازند و ایدههایشان را عملی کنند.
8. مسئولیتپذیری:
- انجام وظایف: نشان دادن شخصیتهایی که مسئولیتپذیر هستند و وظایف خود را انجام میدهند (چه در خانه، چه در مدرسه، چه در قبال محیط زیست)، اهمیت این ویژگی را به کودکان میآموزد.
- پذیرش پیامدها: به تصویر کشیدن پیامدهای طبیعی و منطقی اعمال شخصیتها، به کودکان کمک میکند تا مفهوم مسئولیتپذیری را درک کنند.
آینده تصویرسازی اخلاقی و مسئولیت همگانی
با پیشرفت فناوری و تغییرات اجتماعی، مسئولیت اخلاقی تصویرگران نیز تکامل مییابد. هوش مصنوعی و ابزارهای جدید خلق تصویر، چالشها و فرصتهای جدیدی را پیش روی این حوزه قرار میدهند. تصویرگران باید همواره به روز باشند و با آگاهی از این تغییرات، به تعهد اخلاقی خود پایبند بمانند.
این مسئولیت تنها بر عهده تصویرگر نیست؛ ناشران، نویسندگان، والدین و حتی خود کودکان نیز در این چرخه نقش دارند:
- ناشران: مسئولیت دارند که پروژههایی را سفارش دهند و منتشر کنند که اصول اخلاقی را رعایت میکنند و به تنوع و بازنمایی صحیح اهمیت میدهند. آنها باید سرمایهگذاری کافی بر روی تحقیق و مشاوره با متخصصان در زمینه بازنماییهای حساس انجام دهند.
- نویسندگان: باید داستانهایی را بنویسند که فرصتهایی برای نمایش اخلاقی و مثبت فراهم کنند و از کلیشهها دوری جویند. همکاری نزدیک بین نویسنده و تصویرگر برای اطمینان از همسویی پیامهای متنی و بصری ضروری است.
- والدین: باید در انتخاب کتاب برای فرزندانشان دقت کنند و به محتوای بصری و پیامهای آن توجه داشته باشند. والدین میتوانند با فرزندانشان درباره تصاویر صحبت کنند و سوالاتی را مطرح کنند که تفکر انتقادی آنها را تقویت کند.
- آموزگاران و مربیان: میتوانند از کتابهای با تصاویر اخلاقی برای آموزش ارزشها و مفاهیم پیچیده به کودکان استفاده کنند و آنها را به بحث و گفتگو درباره پیامهای کتاب تشویق کنند. آنها میتوانند نقش مهمی در ایجاد آگاهی نسبت به تنوع و احترام در کلاس درس ایفا کنند.
در نهایت، پرهیز از کلیشههای جنسیتی، نژادی، و فرهنگی و اخلاق در تصویرسازی کتاب کودک، ستون فقرات یک صنعت پایدار و تاثیرگذار است. این رویکرد نه تنها به ایجاد آثار هنری با کیفیت کمک میکند، بلکه به پرورش نسلی از کودکان آگاه، همدل، خلاق و مسئولیتپذیر یاری میرساند. با هر قلم و هر رنگ، تصویرگر فرصتی دارد تا نه تنها یک داستان، بلکه یک جهان بهتر را برای مخاطبان کوچک خود رقم بزند. آیا ما به عنوان جامعه، آمادهایم تا از این فرصت به بهترین شکل استفاده کنیم و اطمینان حاصل کنیم که کتابهای کودکان ما آیندهای روشن و عادلانه را برای آنها ترسیم میکنند؟